arrow
خانه
عضویت
ورود کاربران
تماس با ما
Code
راز یک عاشق

ღ♥ღعاشقانه درد دلღ♥ღ

همزبانش تنهایی بود ، در نگاهش بارانی بود ، در دلش چه غوغایی بود.

 

بی بهار به سر می کرد ، با زمستان سفر می کرد. شبها دلهره داشت روزها قهقه داشت. در دلش راز

 

و نیاز بر لبان نسخه ای بود. نسخه ای که نامش غصه بود.

 

غم با او همسفر شد آرزوهایش همه دربه در شد. عشق را سراسیمه در قلب گرفت.

 

با عشق همسفر بود ، بی عشق مثل جاده پر خطر بود.

 

روزها باعشق هم سخن بود ،شبها در آغوش عشق گرم گرم بود.

 

مدتی گذشت…

 

در دلش رازی پنهان بود،راز گل و آتش بود. رازش را می خواست فاش کند ، آرزوهایش را سحرخیز کند.

 

یک سخن بر زبان آورد ، هر دو آرزویش بر باد آورد.

 

در نگاه عشقش بارانی شد، قلبش از عشق خالی شد.

 

عشقش با کس دیگر همسفر شد ، چون عشق تنهایی سرد سرد شد.

 

می خواست با عشقها زندگی کند ، می خواست دو رنگ باشد و تحسینش کند.

 

اما سرنوشت اینچنین نخواست هر دوعشق را از او می خواست ، بعد از آن هیچ کس با او هم سخن

نشد ، هیچ عشقی با او همدل و هم صحبت نشد!


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ شنبه 22 تير 1392برچسب:عاشقانه,

] [ ] [ ✿Abbas✿ ]

[ ]

مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ، اس ام اس های عاشقانه

ابزار هدایت به بالای صفحه